Tuesday, December 28, 2010
مگر می شود؟
Saturday, December 25, 2010
اگال یا حلقه های بندگی روی سر مردان عرب از کجا آمده؟
حتما تا به حال دیده اید که زنان عرب گاهی بدون حجاب یا با حجاب معمولی در انظار ظاهر می شوند (البته حجاب زنان عرب بعد از اسلام اجباری شد) ولی مردان روسری سر می کنند و علاوه بر روسری یا به قول خودشان چفیه، حلقه هایی هم روی سر دارند که به آنها اَگال Igal هم می گویند.
در زمان شاهپور چهارم شاه ساسانی، اعراب بادیه نشین به علت اینکه دختران خود را زنده به گور می کردند و کمبود زن گاهی حاصل می شد، هر از چندگاهی به مرزهای ایران حمله ور می شدند و دختران و زنان ایرانی را می دزدیدند و می بردند و بعد از شکنجه و آزار و اذیت آنها را به قتل می رساندند. تا زمانی که مردم ناراضی به شاه ایران اعتراض های گسترده کردند و شاه هم بی تاب شد و دستور داد تا آنها را ادب کنند. و بعد برای اینکه اعراب را حقیر گرداند دستور داد زنان عرب در شهرهای خود بدون روسری و مردان با روسری رفت و آمد کنند تا بگوید مردان اعراب از زنان خودشان هم کمتر هستند. اما مردان که می دیدند که حقیر شده اند به دور از چشم نگهبانان و پاسبانان شهر روسری را کنار می زدند. تا اینکه خبر به گوش شاه رسید و وقتی به مردان عرب می گفتند چرا؟! آنها بهانه می کردند که ناخودآگاه بوده و یا باد روسری آنها را کنار زده!!! و به این جهت شاهپور دستور داد علاوه بر روسری حلقه یا همان اگال به دور آن ببندند تا باد آنها را کنار نزند!!! تا اینکه این به صورت رسم درآمد و جالب اینجاست که خودشان هم علت آن را نمی دانند و خیال می کند سنت پیامبر بوده و جدیداً باور دارند که از چندصد سال پیش مرسوم شده اما این ریشه در تاریخ زبونی و ذلیلی اعراب در قبل از اسلام دارد. حالا آن لباس های بلند زنانه شان هم که جای خود دارد.
Thursday, December 23, 2010
پنجم دی ماه روز درگذشت زرتشت اولین پیام آور یکتاپرستی و ایرانی
Tuesday, December 21, 2010
Monday, December 20, 2010
خبردارین که
Sunday, December 19, 2010
كه وقتي پيامبر بدنيا آمد آتش آتشكده آذرگشسب خاموش شد، درياچه ساوه خشك شد، تاق كسرا خراب شد و ... آيا تا به حال انديشيده ايد كه چرا؟ كسي نيست بگويد آيا خراب شدن خاموش شدن و خشك شدن نشانه خوش يمني است يا بديمني؟ اگر هم خوش يمني باشد چرا مردمي بايد باجش را بدهند كه از هيچ چيز خبر ندارند؟ چرا پيامبر در صحراي عربستان بدنيا بيايد و مردم ايران صدمه ببينند؟ و هنگامي كه هنوز هيچ اتفاقي نيافتاده ايرانيان بايد مجازات شوند؟ و به كدامين گناه؟ براستي چرا؟ چرا ما بايد بر ضد خودمان داستان پردازي كنيم چرا از گذشته خودمان، حالا خوب يا بد، بايد گريزان باشيم؟ مگر اجداد ما چه كرده اند كه مستحق اين همه قهر و نكبت و خواري بايد باشند. به هر حال من ترجيح مي دهم به خود و تاريخچه خود ببالم تا به تاريخ و گذشته ديگران، شما چطور؟
لطفا جواب هاي خود را بگذاريد من خوشحال مي شوم.