اگر باور کنیم که این اتفاق به زور نبوده چند سوال پیش می آید و آن اینکه
پس چرا دین رسمی کشور ایران باید اسلام شیعه باشد؟ و در یک کشور چه نیازی به دین رسمی وجود دارد؟ چرا هنوز حجاب اجباری است ؟ چرا نماز در ارگانهای دولتی اجباری است؟ چرا مسائل دینی اسلامیون مثل روزه خواری و ... هنوز اجباری است؟ چرا در قوانین مدنی کشوری (در مورد ایران شیعه و در مورد کشورهای سنی هم دین سنی) برتری محسوسی نسبت به دیگران دارند؟چرا هر مسلمانی دین خود را ترک کند مرتد محسوب شده و جانش و مالش حلال است؟ چرا تبلیغات دینی برای دیگر ادیان ممنوع است اما برای اسلام آزاد است؟ چرا قوانین استخدامی و ... برتری کاملا نسبی را به مسلمانان می دهد؟ چرا و به کدامین ماده قانون پیروان ادیان دیگر نجس و آتش پرست و خدانشناس و کافر ... هستند؟ چرا هر آخوندی مثل مصباح هر چه به دهانش می آید به دیگر اندیشان نسبت می دهد اما اگر کسی به آنها کوچکترین اعتراضی بکند سزاوار اوین و اعدام است؟... و چرا سر هر کوچه و خیابان گشت ارشاد و ... گذاشته اند؟
و چه جالب که زور بودن اسلام را هنوز هم داریم با چشم خود می بینیم و تجربه می کنیم
ناگفته نماند تمام این اعمال در زمانی انجام می شود که حقوق بشر و قوانین بشردوستانه جلوی خیلی از زورگوییهای آنها را گرفته و البته اینها نمونه کوچکی از اسلامی است که با زور تا بدین جا هدایت شده اگر این زورها را فقط برای یک روز از بالای سر ایرانیان بردارند آنوقت خواهیم دید که چند نفر مسلمان در ایران باقی خواهد ماند همچنین دیگر بلاد اسلامی.
حال بماند که 1400 سال پیش که قانون شمشیر فقط انسانها را هدایت می کرد و نه حقوق بشری بود و نه سازمان مللی بود و نه به این سادگی ها می شد از کشوری به کشور دیگر فرار کرد کشتارهایی که در شهرهای ایران به نام دین اسلام شد چه گذشته ای را رقم زده اند؟ اسلام در هر شهری بنابه منافع خود (شیعه یا سنی) برای دیگران اندیشیدن را هم اجباری کرده چرا که شیعه سنی را قبول ندارد و برعکس سنی ها شیعیان را مردود می دانند و جالب اینکه هر کدام خود را برحق و دیگری را مردود می دانند و دیگران را هم کافر و ... .
از اینها که بگذریم هنوز مسلمانها نتوانستند کوچکترین سندی رو کنند که چرا در مورد حمله به نقاط مختلف جهان بخصوص ایران چرا با زبان گفتگو وارد نشدند یا در کجا شما می توان یافت گفتمانی را بین ایرانیان و اعراب متخاصم که دینشان را با زبان مهر و محبت عرضه کرده باشند؟
به هر حال در سرزمین وحی یعنی عربستان بعد از 1400 سال هنوز زنهای مسلمان از کمترین حقوق انسانی برخوردار نیستند و این حرفهای حقیر توقع زیادی به نظر می رسد . به امید آزادی ایران از اسلام
پس چرا دین رسمی کشور ایران باید اسلام شیعه باشد؟ و در یک کشور چه نیازی به دین رسمی وجود دارد؟ چرا هنوز حجاب اجباری است ؟ چرا نماز در ارگانهای دولتی اجباری است؟ چرا مسائل دینی اسلامیون مثل روزه خواری و ... هنوز اجباری است؟ چرا در قوانین مدنی کشوری (در مورد ایران شیعه و در مورد کشورهای سنی هم دین سنی) برتری محسوسی نسبت به دیگران دارند؟چرا هر مسلمانی دین خود را ترک کند مرتد محسوب شده و جانش و مالش حلال است؟ چرا تبلیغات دینی برای دیگر ادیان ممنوع است اما برای اسلام آزاد است؟ چرا قوانین استخدامی و ... برتری کاملا نسبی را به مسلمانان می دهد؟ چرا و به کدامین ماده قانون پیروان ادیان دیگر نجس و آتش پرست و خدانشناس و کافر ... هستند؟ چرا هر آخوندی مثل مصباح هر چه به دهانش می آید به دیگر اندیشان نسبت می دهد اما اگر کسی به آنها کوچکترین اعتراضی بکند سزاوار اوین و اعدام است؟... و چرا سر هر کوچه و خیابان گشت ارشاد و ... گذاشته اند؟
و چه جالب که زور بودن اسلام را هنوز هم داریم با چشم خود می بینیم و تجربه می کنیم
ناگفته نماند تمام این اعمال در زمانی انجام می شود که حقوق بشر و قوانین بشردوستانه جلوی خیلی از زورگوییهای آنها را گرفته و البته اینها نمونه کوچکی از اسلامی است که با زور تا بدین جا هدایت شده اگر این زورها را فقط برای یک روز از بالای سر ایرانیان بردارند آنوقت خواهیم دید که چند نفر مسلمان در ایران باقی خواهد ماند همچنین دیگر بلاد اسلامی.
حال بماند که 1400 سال پیش که قانون شمشیر فقط انسانها را هدایت می کرد و نه حقوق بشری بود و نه سازمان مللی بود و نه به این سادگی ها می شد از کشوری به کشور دیگر فرار کرد کشتارهایی که در شهرهای ایران به نام دین اسلام شد چه گذشته ای را رقم زده اند؟ اسلام در هر شهری بنابه منافع خود (شیعه یا سنی) برای دیگران اندیشیدن را هم اجباری کرده چرا که شیعه سنی را قبول ندارد و برعکس سنی ها شیعیان را مردود می دانند و جالب اینکه هر کدام خود را برحق و دیگری را مردود می دانند و دیگران را هم کافر و ... .
از اینها که بگذریم هنوز مسلمانها نتوانستند کوچکترین سندی رو کنند که چرا در مورد حمله به نقاط مختلف جهان بخصوص ایران چرا با زبان گفتگو وارد نشدند یا در کجا شما می توان یافت گفتمانی را بین ایرانیان و اعراب متخاصم که دینشان را با زبان مهر و محبت عرضه کرده باشند؟
به هر حال در سرزمین وحی یعنی عربستان بعد از 1400 سال هنوز زنهای مسلمان از کمترین حقوق انسانی برخوردار نیستند و این حرفهای حقیر توقع زیادی به نظر می رسد . به امید آزادی ایران از اسلام
