Sunday, August 7, 2011

جوابی به آنها که گویند ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند!

آیا که سراغ دارد که بعد از حمله اعراب به ایران گروهی از مسلمین بنشینند و با ایرانیان زرتشتی گفتگو کنند؟ و آنها را با زبان خوش به اسلام دعوت کرده باشند؟ آیا در کجای تاریخ و کدام مکان یک چنین اتفاقی افتاده؟ طبق کدام سند این گفته درست است که ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟ پس اینهمه جنگ های نهاوند و جلولا و قادسیه و ... چه بوده؟ اصلا دلیل هجوم اعراب و جنگهای ایران و اسلام چه بود؟ در این که ایرانیان شکست خوردند تردیدی نیست اما چرا ایرانیان زرتشتی حاضر شدند جزیه بدهند، اسیر شوند، تن به خفت بار ترین کارها بدهند، کشته شوند اما گفتگو نکنند؟؟؟!!! زیرا آنها با حیله و نیرنگ و جنگ و کشتار وارد شدند و گفتگو دیگر معنا و مفهومی ندارد.
مگر نه این است که قبایل وحشی عرب کتابخانه های مداین و تیسفون و خیلی از شهرها را به آتش کشیدند. اگر غیر از این است یکی از کتابخانه های به جا مانده از قبل از اسلام را مثال بزنید کجاست؟ مگر غیر از این است که اکثر مساجد جامع بر روی آتشکده ها بنا شده؟ مگر غیر از این است که حتی یک کلمه در قرآن راجع به این سرزمین و اینکه چگونه با این ملت، آنهم به طور صلح و صفا برخورد شود توصیه ای نشده؟ اصلا چرا آنگونه که اسم موسی و عیسی در قرآن آمده اسم زرتشت نیست؟ چرا از سرزمین های افسانه ای که هیچ کس باور نمی کند نام برده شده اما اسمی از سرزمین ایران که بغل گوششان بوده نیست؟...
چرا یک مسلمان اگر از دین خود برگردد مرتد به حساب آمده و جانش و مالش حلال است؟ چرا مسلمین در طول این 1400 سال دیگر ادیان را نجس و آنها را مورد بدترین شکنجه ها و حتی کشتار قرار داده اند؟ مگر نه این است که تا زمان امیرکبیر زرتشتیان می بایست برای زندگی در سرزمین خود جزیه بدهند؟؟؟ چرا زرتشتیان که حتی و فقط حتی یک نفر از آنها را پیدا نمی توانید بکنید که صراحتا به اسلام و ادیان دیگر توهین کرده باشد را دسته دسته قتل عام کرده اند؟ براستی چرا دولت های اسلامی و مسلمین از ادیان و دگراندیشان هراس دارند و آنها را همیشه به نابودی تهدید کرده اند.
اکنون بیش از 1400 سال از هجوم اعراب به ایران می گذرد، حکومت های زیادی به ایران تسلط داشته، آمده و رفته اند، چه کسی سراغ دارد که یک زرتشتی در این حکومت ها سهمی داشته باشد؟ اصلا مگر نه این است که ایران سرزمین مادری زرتشتیان و زرتشت و ایرانیان است؟ پس کو محبتی که اسلام در حق این قوم شریف کرده باشد؟
این قوم در جنگ تحمیلی درصدی بیش از جمعیت خود برای کشور ایران شهید داده اند (قابل ذکر است که همه شهدای آنها تحصیلکرده بوده اند!!) بدون اینکه حتی یک خیابان از کشور ایران به نام یکی از شهدای زرتشتی باشد؟ اولین دانشگاه شاید در جهان که دانشگاه جندی شاپور بوده را این اقوام بنا کرده اند و الان هیچ سهمی از آن ندارند. تخت جمشید که میراث این قوم است الان در چنگال اسلامیون در حال نابودی است بدون آنکه محبتی به آن شود.
براستی به غیر از آنها چه قومی برای دفاع از سرزمین ایران بیشترین کشته را داده؟ زرتشتیان هرگز مانند خیلی از احزاب و گروه ها از دشمنان ایران برای رهایی از چنگال دشمن خود و اسلام درخواست کمک نکردند!!
آری، اسلام با خونریزی به ایران لشکر کشید و اگر ایرانیان شکست خوردند به خاطر این بود که آنها خونخوار نبودند! و اگر ذره ای خونخواری اعراب و اروپاییان و مغولها و ... را داشتند الان داستان چیز دیگری بود. به این دلیل که کسی سراغ دارد به من بگوید زرتشتیان در طی این چند قرن اخیر یک نفر مسلمان هم میهن خود را کشته باشد (حالا به هر دلیل، ناموسی، پولی، مذهبی و ...)؟
اقوام ما ملت متمدنی بودند که زندگی کردن را دوست داشتند نه جنگ و کشتار را. کشتن را هنر نمی دانستند. بلکه کشته شدن در راه ایران را سرافرازی می دانستند. بلی کشته شدند اما به خود دروغ نگفتند که به بهشت می روند. کشته شدند و حاضر نشدند بکشند. تنها گناه آنها این است که برای ایران کشته شدند نه دین خود.

No comments:

Post a Comment